مقالات و پروژه های معماری-دانشجویی

مقالات و پروژه های معماری

هوشنگ سیحون معمار مقبره ها و یادها
  1. هوشنگ سیحون
    معمار مقبره ها و یادها

    مهندس هوشنگ سيحون، معمار و طراح
    • متولد سال ۱۲۹۹ تهران
    • فارغ التحصيل دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران
    • دانش آموخته دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) درمعمارى
    • رئيس دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران يك دوره
    • تدريس معمارى در دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران
    • عضو انجمن شوراى ملى باستان شناسى، شوراى عالى شهرسازى، شوراى مركزى تمام دانشگاههاى ايران و كميته بين المللى «ايكوموس» (وابسته به يونسكو) پيش ازانقلاب
    • چاپ ۳ كتاب معمارى سيحون، نگاهى به ايران (نقاشى هاى سياه قلم) و (نيم قرن آثار معمارى ونقاشى سيحون)
    • برگزارى نمايشگاهى مشترك با« پابلوپيكاسو » و « سالوادور دالى» در ماساچوست آمريكا ۱۹۷۲
    • شهروند افتخارى فرانسه
    • تهيه فيلمى درباره آرامگاه بوعلى سينا به كارگردانى اميرشمخانى
    • داراى نمايشگاه دائمى در كلكسيون دانشگاههاى هاروارد، ام آى تى، دانشگاه واشنگتن و بركلى
    • طراح و اجراى تعدادى از مهم ترين بناهاى يادبودى و صنعتى و شخصى درايران مانند آرامگاه بوعلى سينا (همدان)، مقبره عمرخيام نيشابور، مقبره و موزه نادرشاه (مشهد)، مقبره كمال الملك، بانك سپه تهران و...

    مهندس هوشنگ سيحون در سال ۱۲۹۹ و در خانواده اى اهل موسيقى به دنيا مى آيد. پدر بزرگ او ميرزا عبدالله بنيانگذار موسيقى سنتى و معروف به پدر موسيقى سنتى ايران بوده است و مادرش مولود خانم از نوازندگان تار و سه تار و معلم زنده ياد احد عبادى كه دايى سيحون به حساب مى آيد. او بعد از راهيابى به دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران استعداد خود را از نقاشى به معمارى توسعه مى دهد و به دعوت آندره گدار (رئيس اداره باستان شناسى وقت ايران) براى ادامه تحصيل راهى پاريس و دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) مى شود و حدود ۳ سال تحت تعليم اوتلو زاوارونى به تكميل دانش معمارى خود مى پردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دكتراى هنر مى رسد.
    مهندس سيحون بعداز طراحى و اجراى آرامگاه بوعلى سينا (همدان ) پروژه هاى زيادى را طراحى و اجرا مى كند كه از جمله آنها مى توان به مقبره عمرخيام (نيشابور)، مقبره كمال الملك (نيشابور)، مقبره و موزه نادرشاه افشار (مشهد)، مجلس شوراى ملى، موزه توس (مقبره فردوسى )، كارخانه نخ ريسى كوروس اخوان، كارخانه آرد مرشدى، سازمان نقشه بردارى كل كشور، بانك سپه (توپخانه )، مجتمع آموزشى ياغچى آباد ، سينما آسيا، سينما سانترال، كارخانه كانادادراى (زمزم فعلى ) در تهران و اهواز ، كارخانه يخ سازى كورس اخوان و حدود ۱۵۰ خانه و ويلاى خصوصى براى شخصيت هاى مشهور آن زمان اشاره كرد كه تقريباً همه به اقتضاى كانسپتى كه داشته اند از مصالح ساده و مقاوم محلى تشكيل شده اند و آموزه هاى كلاسيك بوزار پاريس در آنها پياده شده است.
    سيحون همچنين در طول آن سالها عضو شوراى ملى باستان شناسى، شوراى عالى شهرسازى، شوراى مركزى تمام دانشگاههاى ايران و كميته بين المللى ايكوموس (Icomos) بوده و به مدت ۱۵ سال مسؤوليت مرمت تمام بناهاى تاريخى ايران را برعهده داشته است.
    از ديگر مسؤوليت هاى مهم اين معمار و مهندس ايرانى، يكى هم رياست دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران در يك دوره و سالها تدريس معمارى دراين دانشكده بوده است كه در آن دوره شاگردان به نسبت موفقى تربيت مى شود.
    مهندس هوشنگ سيحون بيش از دو دهه است كه در ونكوور (كانادا) زندگى مى كند و در آنجا به طراحى و نقاشى و تعليم هنر مشغول است و هر از گاهى بزرگداشتى از سوى برخى مجامع خصوصى و دولتى و دانشگاهى خارج از كشور براى او برگزار مى شود.
    نخستين اثرى كه مهندس سيحون ازخود به جا گذاشته ، آرامگاه بوعلى سيناى همدان است كه طرح آن در ۲۵سالگى و هنگام تحصيل در دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) ارائه مى دهد و درمسابقه اى كه « انجمن آثار ملى» آن زمان به مناسبت بزرگداشت هزاره بوعلى سينا از سوى يونسكو برپا مى كند، جايزه اول را به دست مى آورد. جايزه اى كه ساختن مقبره بوعلى سينا بود و ساختمانى كه در ۲۸ سالگى او آغاز و در سى سالگى اش به پايان رسيد. وقتى سال گذشته و در يك گفت وگوى اختصاصى از مهندس سيحون پرسيدم كه: چطور آن همه عبارت پراكنده ونمادها ونمودهاى تاريخى هم روزگار را دريك ساختار پلى فونيك گنجانديد، كه در نهايت از آن يك صداى اركسترال و هماهنگ به چشم و گوش بيننده برسد؟ » اوپاسخ داد: « آرامگاه بوعلى تنها يك آرامگاه يا مقبره نيست، بلكه آرامگاه يا مقبره جزئى ازكل است كه يادبود بوعلى است. من خواسته ام با عوامل و عناصر معمارى چه از نظر شكلى وچه از نظر عددى، از راه نماد و سمبل، شخصيت بوعلى را بيان كنم. و اين موضوع در ايران يا ساير جاها معمول نبوده است. شكى نيست كه براى هماهنگ كردن اين عناصر ممارست و پيگيرى ومطالعه فراوان لازم است كه در موقع خود سعى كرده ام كوتاهى نكنم. پس با يك نوع دانش فراگير در تركيب و تلفيق اين عناصر كوشش خود را به كار برده ام تا چيزى به دست بيايد كه در برابر ديد شما است. اين را هم بگويم كه در تمام كارهايم جزئيات، هر قدر بى اهميت، از ذهن من دور نبوده و به فراموشى سپرده نشده است.
    در اين گفت وگوى طولانى كه قرار بود در كتابى بيايد مهندس سيحون در پاسخ به پرسشى كه از او درباره توصيف چشم انداز كلى آثار نوستالژيك اش مى كنم، چنين مى گويد:« بارها و بارها به هنرجويان خودم كه در حقيقت ياران هنرى من هستند گفته ام: ما از دو هزار و پانصد سال پيش تا به امروز پيشكسوتانى داشته ايم كه براى ما بى اندازه گرامى و محترمند. رسالت، به ما حكم مى كند كه امروز كارهايى را كه در عالم معمارى وهنر از هر نوع انجام مى دهيم عميقاً در جايگاهى باشند كه درمقابل اين پيشكسوتان خجل و شرمنده نباشيم. بنابراين با تمام وجود و عشق بى پايان دست به كار شويم تابه نتيجه مطلوب برسيم. به اين كارها كه نام برديد (آرامگاه بوعلى سينا، خيام، كمال الملك، نادرشاه و...) با خاطراتى پر از شور و هيجان نگاه مى كنم و به نظرم مى رسد كه چقدر نگفته ها دارم كه بايدگفته مى شد و افسوس كه نيمه كاره ماند. در پديد آوردن اين كارها هدفم ابداً تقليدگذشته نبوده است، بلكه روح و جان ايران مطرح بوده است كه با ابزار امروزى بايد شكل مى گرفت وخودنمايى مى كرد.»
    او همچنين به اين پرسش كه « اگر مى خواستيد با همان روحيه به معمارى بپردازيد و مجبور به ترك ايران نمى شديد، پروژه بعدى تان چه بود وچه مى توانست باشد؟ چنين پاسخ مى دهد: در پاسخ اين سؤال بايد بگويم كه موضوع يا پروژه خاصى مورد توجهم نيست. اما آنقدر ايده ها و حجم ها و شكلهاى متعدد در ذهنم مى جوشد و در حركت است كه گفتنى نيست و متأسفم چرا امكان پياده كردن آنها روى خاك كشورم مقدور نيست. حيف و صدحيف.
    اين اواخر و بعد از دو دهه سكوت و سردرگمى، پيشنهادهايى دوباره به مهندس سيحون شد كه به ايران بازگردد و به طراحى و اجراى آثار مونومنتال ديگرى بپردازد كه او هرگز قبول نكرد و فكر كردن به ايران در غربت را به كلنجار رفتن درخاك كشورش ترجيح داد. يكى از آن پروژه هايى كه خود من واسطه پيشنهاد آن به اين مهندس ارجمند شدم، پيشنهاد طراحى موزه اى با روحيه ساختمانى آرامگاه بوعلى سينا در همدان بود كه پذيرفت و اجراى آن را مشروط به نظارت من بر حسن اجراى طرح كرد، كه اين بار پيشنهاد دهندگان نپذيرفتند و بهانه آوردند!
    وقتى از مهندس سيحون پرسيدم كه آيا هنوز خودتان را به لحاظ عاطفى يك شهروند ايرانى مى دانيد يا نه؟ و آيا هنوز تحولات فرهنگى و هنرى و اجتماعى اين كشور برايتان مهم و جالب هست يا نه؟ او در پاسخ به اين آخرين پرسش ام چنين مى گويد: افتخار مى كنم كه ايرانى هستم و افتخار مى كنم كه درموقع تولد، ايران عزيز به من اين امكان را داده است كه پايم را روى خاك مقدسش بگذارم. هيچ گله اى از هيچ كس ندارم و مى دانم بى مهرى ها قطعاً از روى عدم آگاهى نسبت به درون و ضمير من بوده است.
    تمام تحولات فرهنگى و هنرى و اجتماعى كشورم دقيقاً مورد توجهم مى باشند. كوچكترين تصرف، كوچكترين ناملايمتى، كوچكترين خرابى نسبت به آثار ايران آنچنان تأثير نامطلوبى در قلبم مى گذارد كه قادر به بيان آن نيستم. بعضى دخل و تصرفات در آثار اصفهان و يزد و ساير شهرها كه پر از شاهكارها هستند شديداً مرا متأثر و متأسف مى كند. به طورى كه حس مى كنم يك قسمت از وجود ايرانم را مجروح كرده اند و زخم زده اند. به هر حال خودم را فدايى آن سرزمين مى دانم و برايش آرزوى پيشرفت و بارورى دارم.
    يكى از مهمترين رويدادها در زندگى هنرى مهندس سيحون كه دائم روى آن تأكيد مى شود، نمايشگاه هاى مشترك سيحون و پابلو پيكاسو غول هنر قرن بيستم است. در نخستين نمايشگاه مشترك اين دو هنرمند كه در سالهاى دهه پنجاه در تهران و در گالرى دولتى مهرشاه برگزار مى شود، تنها يك بشقاب سراميك خريدارى شده از آثار پيكاسو به نمايش درمى آيد و باقى آثار مربوط و متعلق به سيحون است. برگزارى چنين نمايشگاه به اصطلاح مشتركى و آن هم با چنين عنوانى شايد در تاريخ هنر جهان بى سابقه بوده باشد! داستان نمايشگاههاى مشترك سيحون وپيكاسو به همان نمايشگاه معروف ختم نمى شود و بار ديگر در ماساچوست آمريكا و اين بار با همراهى آثارى از سالوادور دالى برگزار مى شود. در اين نمايشگاه انگار برخى از منتقدان آمريكايى چنان كه مى گويند از كلاف هاى سردرگم سيحون و بافه هاى خط او استقبال مى كنند و از آنها به عنوان آثارى با ارزش و به ياد ماندنى ياد مى كنند.
    نگاهی به کارنامه هوشنگ سیحون :
    سال‌هاي 1328 - 1333
    منزل و مطب دكتر فرهاد، منزل آقاي بابك، ساختمان پست فشار قوي، ساختمان اداري مركز برق، منزل سرلشكر فيروز، دفتر هوشنگ سيحون و خوابگاه‌ها و گاراژهاي آتش‌نشاني در تهران و ساخمان آرامگاه بوعلي در همدان.



    سال‌هاي 1332 - 1335
    منزل آقاي شيبان (دروس)، منزل آقاي محمدي (تپه اماميه)، منزل آقاي مقدم (تپه اماميه)، سازمان نقشه‌برداري كل كشور (جاده قديم كرج)، آرامگاه نادر (مشهد)، كارخانه يخ‌سازي و ريسندگي كورس (جاده شهر ري)، كارخانه كانادادراي (خيابان آزادي)، پرورشگاه كودكان (خيابان وليعصر)، سينما آسيا (خيابان جمهوري)



    سال‌هاي 1335 - 1340
    سينما سانترال (تهران)، كارخانه كانادادراي (آبادان)، لابراتوار عبيدي و شركا (جاده قديم شميران)، منزل آقاي بشارت (الهيه)، منزل آقاي فرازيان (زرگنده)،‌منزل دكتر كاظمي (شميران)، منزل خانم ابتهاج (زعفرانيه)، مجموعه ويلاهاي آقاسي‌پور (پاسداران)، منزل آقاي هدايت (دروس)، مجموعه ويلاهاي ايپك چي (حصارك)، كتابخانه مجلس شوراي ملي با همكاري محسن فروغي، كيقباد ظفر بختيار و علي صادق، آرامگاه خيام (نيشابور)، آرامگاه كمال‌الملك (نيشابور)



    سال‌هاي 1340 - 1345
    تجديد بناي آرامگاه فردوسي (طوس)، بناهاي اطراف آرامگاه فردوسي (طوس)



    سال‌هاي 1345 - 1350
    منزل دولت‌آبادي (نياوران)، ساختمان مركزي بانك سپه (تهران)، منزل سيحون (دروس)، مجتمع آموزشي فرح (جاده آرامگاه)، ضلع جديد بيمارستان ميثاقيه (تهران)



    از سال 1350 به بعد
    بازارچه ميرچخماق (يزد)، منزل سيحون (در كلكان در راه شمشك)
  2. سیحون در مورد ایده اصلی طرح مقبره نادر می نویسد :
    "ساختمان آرامگاه نادر شاه در مشهد شامل تالار مقبره دو موزه یکی برای جنگ افزار زمان نادر و یکی جهت اسلحه زمان قبل از نادر و برج مرتفعی برای برپا کردن مجموعه مجسمه نادر سوار بر اسب و قزلباشها که اشاره به سپاهیان نادر است.این ساختمان بر اساس دو شکل اصلی هندسی یعنی مربع و مثلث طراحی شده است و طرح راهنما مبنای آنرا تشکیل می دهد که 42 سال پیش در مشهد و کلا از سنگ خارا ی مشهد با قطعات بزرگ اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه به وجود آمده است.
    تالار آرامگاه به شکل مربع از دو دیوار قرمز رنگ سنگی بسته و دو قسمت ستون بندی باز تشکیل شده است که سنگ مزار نادر در گوشه این مربع در پناه دو دیوار جا دارد و به طرف بیرون نگاه میکند .این زاویه و پناه و باز بودن تالار حالت صحنه جنگ و دفاع و حمله را تداعی می کند .رنگ قرمز دو دیوار به مفهوم جنگ است و برجستگیهای با ابعاد متفاوت سنگی که از دو دیوار بیرون آمده اند نبردهای مختلف نادر را نشان میدهد. ستونهای اطراف تالار از نقشه مربعهای قاعده و بالای ستون به ترتیبی که 45 درجه نسبت به هم چرخش دارند طرح شده که در نتیجه 8 مثلث با چهار قاعده در بالا و چهار قاعده در پایین نشانه ای از کلاه نادر است .شانزده عدد آنها به ارتفاع 26/2 متر و دو تای دیگر به ارتفاع متجاوز از 4 متر یک پارچه از سنگ خارا تراشیده شده اند .در قسمت نمای ورودی طرف چپ یک بدنه موزه بزرگ است و سمت راست پایه برج مانند مجسمه ها قرار دارد که یک قرنیز سنگی عظیم ضمن پوشش ورودی اصلی این دو را به هم وصل می کند برج پایه و مجموعه مجسمه با هم طرح شدهاند به ترتیبی که حالت دینامیک و حمله و یورش را مجسم می کنند و نیز نامبرده از طرف برج مجسمه به طرف موزه حرکت صعودی دارد که همچنین به تبعیت از مجموعه برج و مجسمه ها حالت دینامیک و جهشی جنگ را تداعی می کند.
    ابتکار این قرنیز دراین است که در پوشش مابین دو ستون تکنیک ساده شده و مدرن طاقهای روی قدیم به کار رفته است .بدین معنی که آجر یا سنگ کلیدی یا تاج که بالای قوس تعبیه می شد و فشارهای طاق از اطراف آن به دو طرف یعنی پایه ها منتقل می شدند به یک قطعه سنگ مثلثی و بقیه به دو قطعه سنگ در طرفین خلاصه شده اند و طاق قوسی تبدیل به طاق مستقیم و تراز شده است .مثلث های کلیدی تمامی متساوی الاضلاع و بقیه نیز مثلث های قائم الزاویه هستند که در بالا به صورت مورب برش خورده اند همین طرز کار عینا در داخل تالار آرامگاه نیز عمل شده است.همچنین در نمای حد فاصل بین مجسمه و موزه کوچک مجموعه بنا طوری ساخته شده که به خصوص درنمای اصلی برجستگی نباشد یعنی ابزار کاری ها و تراش سنگها تماما از داخل باشد و این به منظور ایجاد قدرت تجسمی و تصویری بیشتر است .فقط در قسمت موزه کوچک 3 ناودان عظیم سنگی از متن بیرون آورده اند که بیشتر جنبه زیبایی دارند.
    بنا کلا روی سکویی که از کف زمین در حدود دو متر بالاتر است قرار گرفته است .در نمای ورودی به طرف چپ نزدیک موزه بزرگ روی تراس یک حوضچه با سنگ آب یکپارچه از خارا ساخته شده است .سنگ آب از بالا شکل یک مثلث متساوی الاضلاع را دارد و از نماهای جانب شش مثلث بزرگ و کوچک یک در میان حجم آنرا بوجودآورده اند.
    پوشش بنا تماما از بتن مسلح نمایا ن انجام شده است .در تالار آرامگاه یک پوشش مربع شکل بزرگ با تراشهای مثلثی از داخل و بیرون و مرتفعتر از قسمتهای دیگر طوری ساخته شده که چهار مثلث بزرگ مشرف به ستون های هشت گانه داخل تالار با نقش هندسی مخصوص از سنگ مرمر نازک یزد نور زرد رنگ ملایمی به داخل آرامگاه پخش می کنند .درهای فلزی داخل برای موزه ها و فضای زیر برج و همچنین نرده های دور تا دور باغ شکل تبرزین نادر را تداعی می کنند.
    برای طراحی باغ نیز از اشکال مربع و مثلث استفاده شده .آبریزها و حوضها و جویبارها همه بر پایه باغ ایرانی طرح شده.در یک گوشه باغ بناهای فرعی برای تالارهای اجتماع و کتابخانه و سرویس و گلخانه در نظر گرفته شده که در حال هماهنگی با خود بنای آرامگاه میباشد.مجموعه مجسمه ها توسط آقای ابوالحسن صدیقی در رم ساخته و برنز ریخته شده اند.
    مساحت کلی آرامگاه و باغ حدود 14 هزار متر مربع است.باغ از چهار طرف به چهار خیابان متصل است و دیواری با سنگ گرانیت و با تلفیق نرده های آهنی به نقش تبرزین دور مقبره کشیده شده است.
    بنای اصلی آرامگاه به مساحت 12 هزار متر مربع سه ایوان شرقی جنوبی و غربی متصل به یکدیگر و سه راهرو و پله دارد .اصل بنا چهار قسمت دارد :تالاری به طول و عرض 5/15 در 4/8 متر که هفت پنجره بزرگ به طرف جنوب دارد .فضای اصلی مقبره 15 در 15 متر و دو طرف آن به عرض تقریبی 4 متر و ارتفاع 5/2 متر است.16 ستون یکپارچه سنگی به ارتفاع 26/2 متر در اطراف مقبره قرار دارد .سقف مقبره بیش از 6 متر ارتفاع دارد .قبر نادر در گوشه آن قرار گرفته و دیوار اطراف مقبره ا ز مرمر قرمز رنگ ساخته شده است .
    قسمت سوم برجی است که در زاویه شمال شرقی بنای اصلی قرار گرفته و با دو ستون سنگی یکپارچه به ارتفاع 09/4 متر به بنای اصلی اتصال دارد .ارتفاع برج 5/12 متر و طول و عرض پایین آن 5/9 در 5/5 متر و بالای آن به طول و عرض متوسط 8/4 متر است.
    به گزارش انجمن آثار ملی در آبان 1335 استاد ابوالحسن صدیقی تعهد کرد مجسمه گچی نادر را آماده کند و برای ساخت مجسمه برنزی به ایتالیا بفرستد تا موسسه ایتالیایی bruni در رم ساخت مجسمه برنزی را به انجام رساند.
    منبع: مجله معمار ۲۸
  3. Biographi آرامگاه کمال الملک


    در جوار آرامگاه عطار نیشابوری و در میان باغی در حومه شهر نیشابور واقع است و در سمت غرب آرامگاه خیام و به فاصله دو کیلومتری از آن واقع است. طراح این بنای یادبود استاد هوشنگ سیحون است.
    این بنا در نقشه از دو مدول (پیمون) مربعی شکل تشکیل شده‌است و مستطیلی با تناسب ۱ بر ۲ را می‌سازند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیم دایره خود نمایی می‌کنند؛ حجم بنا از قوس‌هایی متقاطع که بر روی اقطار مربع زده شده‌اند پدید آمده که این فوسهای متقاطع، «تاق‌های چهاربخش» را که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شده‌اند را تداعی می‌کنند و احتمالاً منبع الهام طراح نیز بوده‌است. طراح با بهره‌گیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایده کلی آن ایجاد کرده، به نتیجه‌ای ظاهراً متفاوت با هندسه‌ای پیچیده دست یافته‌است . این طرح مبتکرانه به مدد سازه پوسته‌ای بتنی اجرا شده‌است.
    در بنای یادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده می‌شود. شش قوس نیم دایره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها ۱ به ۲/۱ است، چهار قوس متقاطع که بر روی اقطار دیده می‌شوند.. لازم به ذکر است که در پایین قوس‌های اصلی نما از روبرو دو قوس کوتاه‌تر نیز وجود دارند که در واقع تلاقی قوس‌های متقاطع هستند. شاید بتوان گفت حجم کلی بنا از پوسته‌ای سه بعدی در فضا حاصل آمده‌است که در یک حرکت نرم دو نوع قوس یاد شده را به هم پیوند می‌دهند. این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را بوجود آورده‌اند که ابتکاری هندسی بوده، اوج خلاقیت معماری را در بهره‌گیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون نشان می‌دهد. در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیق این بنا را با نظام معماری ایرانی برقرار کرده‌است.
    تزیینات استفاده شده برای آرامگاه کمال الملک کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما بکار گرفته شده‌اند و به سمت خط تقارن قوس‌ها این نقوش کوچک و کوچک‌تر می‌شوند. به گفته طراح ، کاشی معرق ، معماری کاشان یعنی محل زادگاه کمال الملک را یادآور می‌شود. فرم کلی بنا و تزیینات و همچنین رنگ کاشی‌ها، هارمونی بس عجیب با بنای مجاور یعنی آرامگاه عطار دارد، بطوریکه شاید بازدید کننده در بدو ورود به باغ و در نگاه اول آندو را دو جزء از یک بنا درک کند!
    سنگ مزار کمال الملک همچون سایر سنگ‌های مزاری که سیحون در آرامگاه ظهیرالدوله تهران طراحی کرده‌است، یکپارچه از سنگ گرانیت و با بافت خشن بوده ، در قسمت بالای سنگ که مرتفع و زاویه دار تراشیده شده‌است، نقش برجسته‌ای از کمال الملک توسط شاگرد ایشان مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی حجاری گردیده‌است.
  4. Biographi آرامگاه ابن سينا :

    مكان: همدان
    طرح ساخت آرامگاه بوعلی سینا به مناسبت هزارمین سال تولد بوعلی(1330) از اولین کارهای دوره دوم فعالیت انجمن آثار ملی بود.
    هیئت موسسان انجمن آثار ملی در سال 1334 با پیش فرض برتری تلفیق معماری قدیم و جدید یک مسابقه معماری بین معماران آن دوره ترتیب داد که با نظر مساعد گدار و فروغی طرح هوشنگ سیحون به عنوان بهترین طرح برگزیده شد.جایزه بهترین طرح اجرای ساختمان بود.بعد از تصویب نهایی در سال 1326 انجمن آثار ملی تصمیم به ساخت مقبره ابن سینا گرفت.به گزارش انجمن آثار ملی سیحون در آن زمان برای تکمیل تحصیلات خود در پاریس به سر میبرد و پس از آگاهی از تصمیم انجمن در خرداد ماه 1327 طرح نهایی را که در اصل به عنوان پایان نامه خود در پاریس ارائه کرده بود به انجمن فرستاد.
    در سال 1328 قرارداد ساخت مقبره به پیمانکار – شرکت ابتهاج و شرکاء – واگذار شد.مهمترین امتیاز این شرکت استخدام مهندس پولاک اهل کشور چک اسلواکی برای محاسبه و نظارت بر اجراء بود.ساخت مقبره از خرداد همان سال رسما شروع شد.
    محمد تقی مصطفوی درباره ایده اصلی مقبره می نویسد اختلاف عمده که برج آرامگاه بوعلی سینا با گنبد قابوس دارد دو چیز دارد : یکی اینکه به مناسبت موقعیت و محدود بودن فضای آرامگاه بوعلی و همچنین توجه به میزان مخارجی که پیش بینی میگشت ابعاد برج آرامگاه بوعلی نصف ابعاد گنبد قابوس در نظر گرفته شده است و در ابتدای امر چنین تصمیمی نگرفته بودند لکن محذوراتی ... انجمن آثار ملی را وادار نمود که از آقای مهندس سیحون طراح و ناظر آرامگاه بخواهد که ابعاد ساختمان را به نصف تقلیل دهد.اختلاف عمده دیگر اینست که فاصله بین ترک های آرامگاه بوعلی سینا باز و گشاده است در صورتی که بنای گنبد قابوس از بنیاد تا (بالا جزء) در ورودی و روزنه کوچکی در پایین گنبد هیچگونه منفذی به خارج ندارد و به سبک زمان دوران آن چون دخمه تاریک و فاقد روشنایی است و این ابتکار یعنی باز گذاردن فواصل ترکها در برج آرامگاه بوعلی علاوه بر آنکه با وضع اقلیمی همدان و باد های شدید آن سرزمین بسیار عمل به مورد و مستحسن به شمار میرود, اصولا بنای مزبور را به صورتی بسیار جالب و مطبوع در آورده آن را بس زیباتر و پسندیده تر از آنچه تصور میرفت ساخته است ... ."
    سیحون در مورد ایده اصلی طرح چنین مینویسد:
    اولین بنای یادبودی که با طرح اینجانب برپا شد بنای یادبود و آرامگاه واقع در همدان است که 50 سال پیش ساخته شده است .این بنا برای مراسم هزاره بوعلی به وجود آمد که توسط((انجمن آثار ملی )) سرپرستی می شد.تمام عوامل بنا از اشکال هندسی و نمادین فراوان تشکیل شده و هرکدام مفهوم خاص خود را دارند .مربع پایه و اساس این بنا است.خود آرامگاه در وسط تالاری مربع شکل قرارگرفته که پله مدور و پایه های دوازده گانه برج یادبود بدور دایره پله مزار را احاطه کرده اند .شکل بنا از خارج دارای دو قسمت است یکی قسمت زیرین که در بر گیرنده ورودی- مقبره- کتابخانه- تالار اجتماعات- و پذیرایی است و دیگر قسمت بالا که برج یادبود بنا است در میان باغی در اطراف آن قسمت زیرین بنا از طرف ورودی دارای ایوانی است که با ده ستون که هر ستون علامت یک قرن است و ده قرن اشاره به هزاره بوعلی است .از طرف دیگر بوعلی دانشمندی است بلند پایه با دانشهای متعدد فلسفه حکمت پزشکی موسیقی کیمیا وغیره که بعضی او را متفکر دوازده دانش دانسته اند.
    ستون بندی و دیوار پر در قسمت زیرین نمای اصلی اشاره ای است به معماری یونان قدیم و برج دوازده ترک در بالا از طرفی اشاره به بنای همزمان بوعلی یعنی گنبد قابوس است و از طرف دیگر دانش های دوازده گانه بوعلی را تداعی میکند.همچنین فلسفه ایران را بر پر پایه فلسفه یونان نشان می دهد.این ایوان 10 ستونی و برج بتنی باز مجموعا در نما در داخل یک مربع بزرگ با ضلع 5/28 متر جا گرفته که البته خود مربع دیده نمی شود ولی ضلع افقی آن کف ایوان و ضلع عمودی از کف زمین تا راس برج است و نماد انسان ایستاده با دستهای گشاده را که خود بوعلی است تداعی میکند .یعنی انسانی در راه کمال و کمال دانش .همچنین از مشتقات این مربع خطوط مهم نماد در منتهی الیه به دست میآید .با دقت به جزییات این بنا به توجه می شود که شکل مربع چه در نقشه و چه در نما به صورت مختلف به کار رفته است . از جمله در قسمت ورودی پنجره ها ی کتابخانه و سالن اجتماع هرکدام دارای سه قسمت مربعی شکل هستند که باز هم با شبکه های سنگی مربع به اجزای کوچکتر تقسیم شده اند سقف ایوان در فاصله ستونها دارای فرو رفتگی مربع شکل است.چراغها از اجزای مربع ساخته شده است .تالار آرامگاه نقشه مربع دارد .خود سنگ مزار در داخل یک مربع مرمری جا گرفته در بالا مصطبه برج یادبود مربعی شکل است .استل برتری(مکعب چهارگوش) وسط آن مربع است و اقطارش در قسمت پوشش چهار مثلث به وجود آورده اند که راس آنها بالاترین نقطه ((استل)) است.درهای ورودی با جزییات بزرگ و کوچک مربع ساخته شده اند .به طور کلی بیش از 500 مربع با ابعاد و موقعیتهای مختلف در این بنا گنجیده شده که قبلا به خواص هندسی و نمادین آن اشاره کردیم .طراحی که در سطح پایین یعنی همکف و چه در سطح بالا که تماما خاکریز شده بر اساس باغ ایرانی با سنگ آب یک پارچه از سنگ خارا و چشمه سارهای مخصوص انجام گرفته است .ساختمان تماما از سنگ خارای همدان و برج یادبود و پوشش ها تماما از بتن مسلح نمایان ساخته شده است .
    مساحت اراضی محوطه مقبره حدود هفت هزار متر مربع است .طول بنای آرامگاه 64 متر و رو به خیابان بوعلی است و نمای آن از سنگ خارا پوشیده شده است .سطح حیاط با سه پله سراسری به ایوان متصل است .ایوان به طول 30 متر و عرض 3 متر در شرق ساختمان قرار دارد.10 ستون به ارتفاع 1/4 متر به صورت کم و بیش مخروطی (قطر پایین ستونها 95 سانتی متر و در بالا 75 سانتی متر ) ساخته شده است.نمای کلی ایوان یادآور معابد باستانی است و تمثیل عدد 10 برای هزاره ابن سینا طراحی شده است.ایوان با دری به ارتفاع 24/3 متر و عرض 9/1 متر به سرسرای آرامگاه متصل است.طول سرسرا 8/8 متر و عرض آن 3/6 متر به ارتفاع 19/4 متر طراحی شده است.در طرف راست و چپ سرسرا سنگ قبر قدیم ابوعلی سینا و ابوسعید دخدوک بر روی پایه هایی از سنگ خارا قرار دارد .
    محوطه اصلی مقبره چهارگوش و هر ضلع آن 5/11 متر ومساحت آن 5/132 مترمربع است.دوازده پایه برج آرامگاه در این محوطه چهار گوش قرار دارد و قبر ابن سینا در میان پایه های برج محصور است .در دو طرف سرسرا دو تالار قرار دارد یکی در جنوب که تالار سخنرانی و اجتماعات است .و یکی در شمال که کتابخانه آرامگاه است.طول تالار کتابخانه 45/9 متر وعرض آن 75/5 متر است و بر دیوار شرقی آن سه پنجره به طول و عرض 88/1 متر طراحی و تعبیه شده است.در سمت غرب تالار کتابخانه مخزن کتاب به طول 45/9 متر و عرض 15/2 متر طراحی شده است.در قسمت جنوب شرقی ساختمان پلکانی تعبیه شده است که رو به جنوب بالا می رود و پس از رسیدن به یک پاگرد رو به شمال یعنی در جهت مخالف پلکان اول بالا می رود و به محوطه بالای آرامگاه می رسد .این پلکان 32 پله دارد.
    همچنین دو پلکان در سمت جنوب ساختمان و انتهای جبهه اصلی بنا قرار گرفته که هر کدام 34 پله دارد .این سه پلکان به سطح فوقانی ساختمان منتهی می شود .سطح فوقانی ساختمان به مساحت 1480 متر مربع با دیوارهایی به ارتفاع 85 سانتی متر و قطر 75 سانتی متر محصور و محدود شده است .برج دوازده ترک آرامگاه 23 متر از روی سقف مقبره و 5/28 متر از کف بنا ارتفاع دارد.
    در وسط برج صندوق چهار گوش مفرغی که نشانه و علامت بالای مرقد است بر کف فوقانی آرامگاه نصب شده است .طول هر ضلع قسمت پایین این صندوق 12/1 متر و طول هر ضلع قسمت بالای آن 1 متر و ارتفاع آن 37 سانتی متر است.بر چهار بدنه آن کتیبه ای عربی به خط ثلث برجسته بسیار شیوا نوشته شده است که درباره مرگ آدمی از نظر ابن سیناست .کتیبه بالا و سایر کتیبه های آرامگاه به خط ثلث آقای احمد نجفی زنجانی نوشته شده است .
    در سمت راست سرسرای مقبره لوح مرمری به خط نستعلیق نصب شده که سال اتمام ساختمان را 1370 قمری و 1330 شمسی ذکر کرده است.
    پس از سال 1349 شهرداری همدان با واگذار کردن چند قطعه زمین به آرامگاه و طراحی باغچه ها میدانگاهی با فضای سبز به وجود آورد.در سال 1350 ساختمانهای جدیدی در جنوب آرامگاه شامل دو اتاق برای دفتر- گلخانه- اتاق فروش بلیت- انبار- مهمانسرا(دو اتاق با سرویس بهداشتی) با نمای سنگ گرانیت به مجموعه اضافه شد.

    منبع: مجله معمار - شماره 28


نویسنده: احسان کلهری ׀ تاریخ: پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , ehsan-kalhori.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM